در زمان شاه صفوى سفيرى (كه در علوم رياضيه و نجوم مهارتى تمام داشت و گه گاهى هم از ضماير و اسرار و اخبار غيبيه مى گفت ) از طرف دولت استعمارگر فرنگ به ايران آمد در آن زمان پايتخت ايران اصفهان بود وارد اصفهان شد تا كه تحقيقى درباره ملت و اسلام كند و دليلى براى آن پيدا نمايد.
سلطان وقتى او را ديد و از خيالاتش آگاهى پيدا كرد تمام علماى شهر اصفهان را براى ساكت كردن و محكوم كردن آن شخص خارجى دعوت نمود، كه از جمله آنها مرحوم آخوند ملامحسن فيض كاشانى ( رضوان الله تعالى عليه ) كه معروف به فيض كاشى بود حضور پيدا كرد.
وَما أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا(20)
ما هيچ يك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرارداديم، آيا صبر و شكيبايى مىكنيد (و از عهده امتحان برمىآييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است. (20)
از مراسم سنتى عزادارى براى سيد الشهدا«ع» و ديگر ائمه مظلوم،كه همراه نوحهخوانى و با آهنگى خاص بر سر و سينه مىزنند،گاهى هم سينه خود را لخت كرده،بر آنمىزنند.اصل اين سنت،بويژه در ميان عربها رواج داشته است.بعدها به صورت موجوددر آمده كه با انتخاب نوحههاى سنگين،حركات دستبر سينه مىخورد.به فردى هم كهبر سينه خود زده، عزادارى مىكند،«سينه زن»مىگويند.
تمام دلسوختگان حرم كبريايي در قبرستان بقيع،مرقد پنهان فاطمه جمع گشتهاند و بر مصيبتهايي كه بر او واقع شده، اشك ميريزند: - اي كاش فاطمه به اسيران مينگريستي، كه چگونه آن ها را شهربه شهر پراكندة بيابان ها و در به در كردند!
اي فاطمه! اگر در دنيا زنده بودي و ميماندي، تا قيامت همواره براي ما صدا به گريه بلند ميكردي.
اين صحنه بر سينة عقيلة بني هاشم آن قدر سنگين و طاقت فرسا بود، كه بيهوش گشت. دختران و زنان تنها پناه خويش را در برگرفتند و او را به هوش آوردند.
در کلماتي از امام حسين عليه السلام رسيده است عزت و شرافت و کرامت انساني موج مي زند و راز اين که اينگونه کلمات از ايشان به نسبت بيشتر از ائمه رسيده اين است که داستان کربلا، زمينه اي بود براي اينکه روح امام حسين در اين قسمت تجلي خودش را ظاهر کند به صورت اين کلمات. .....
امام، برترين و دقيق ترين برنامه ريزي نظامي در آن روزگار را طرح ريزي نمود و جبهه ي خود را به صورت برجسته و شگفت انگيز، منظم ساخت و اردوگاه خود را در محافظت شديدي قرار داد.
بار تولومو
به مسئله اي تازه در تاريخ اشاره مي نمايد که حکايت از ارتباط ايرانيان با امام حسين دارد که نماينده امام حسين در پنج فرسخي کوفه در محلي به نام «سلوجي » براي ايرانيان به زبان فارسي سخنراني کرد و حکومت يزيد را براي ايرانيان افشاء نمود.
آزادي در مقابل بردگي، اصطلاحي حقوقي و اجتماعي است، امّا «آزادگي» برتر از آزادي است و نوعي حريّت انساني و رهايي انسان از قيد و بندهاي ذلّت آور و حقارت بار است. تعلّقات و پايبنديهاي انسان به دنيا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و... در مسير آزادي روح او، مانع ايجاد ميكند. اسارت در برابر تمنّيات نفساني و علقههاي مادّي،نشانة ضعف ارادة بشري است.
روز دهم روز شهادت اَبُاعَبْداللّهِ الحُسَيْن عليه السلام و روز مصيبت و حزن ائمّه اطهارعَليهمُ السلام و شيعيان ايشان است و شايسته است كه شيعيان در اين روز مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند...
شب دهم ، شب عاشورا است و در مفاتیح الجنان در اقبال از اين شب ، دعاها و نمازهاى بسيار و با فضيلتهاى بسيار نقل شده است :
1) صد ركعت نماز : هر ركعت به حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از آن هفتاد مرتبه بگويید :
سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظيمِ
و در روايت ديگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظيمِ استغفار نيز ذكر شده است .
شيخ طوسى قدس الله سره نقل فرموده كه : حسين بن محمّد عبداللّه از پدرش نقل نمود، كه گفت :
در مسجد جامع مدينه نماز مى خواندم مردان غريبى را ديدم كه به يك طرف نشسته با هم صحبت مى كردند.
يكى به ديگرى مى گفت : هيچ مى دانى كه بر من چه واقع شده ، گفت : نه !
گفت : مرا مرض داخلى بود كه هيچ دكترى نتوانست آن مرض را تشخيص بدهد تا ديگر نا اميد شدم .
روایت شده موقعی كه حضرت موسی(ع) با یوشع بن نون به زمین كربلا عبور كردند بند نعل حضرت موسی (ع) پاره شد و خاری به پای آن بزرگوار خلید و خون جاری شد.
گفت: پروردگارا، مگر چه گناهی از من صادر شده كه بدین كیفر گرفتار شدم؟
إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ(75)
در اين (سرگذشت عبرتانگيز)، نشانههايى است براى هوشياران! (75)
ماجراي كربلا پايان پذيرفته، ولي غم هاي زينب فراموش شدني نيست هر لحظة او كربلا وعاشورا و اسارت و درد و رنج است. هر لحظه، مدينه يادآور حديث كساء اهل بيت و دوران هجرت زينب وحسين از سختترين دوران عمر اوست.
امام حسين عليه السلام مي فرمايد: موت في عز خير موت حياه في ذل؛ (1) مردن در سايه عزت بهتر است از زندگي با ذلت، امام حسين عليه السلام نمي گويد: جهاد با نفس حکم مي کند که ما تن به حکم يزيد و ابن زياد بدهيم، چون بيشتر خودمان مجاهده کرده ايم
مروی است كه سلیمان(ع) بر بساط خویش جای داشت و در هوا عبور می كرد. ناگاه روزی از زمین كربلا خواست درگذرد، باد بساط او را به دوران انداخت، چنان كه سلیمان بیمناك شد تا مبادا او را به خاك افكند. در این وقت باد از وزیدن بایستاد و بساط او به خاك در افتاد .
فقال سلیمان للریح لم سكنت؟ فقالت ان هنا یقتل الحسین(ع) .
فرمود: ای باد تو را چه افتاد كه ساكن گشتی؟ گفت: مقتل حسین بن علی اینجاست.

سيدالساجدين عليه السلام مي فرمايد:
در آن شب، مرض بر من مستولي شده بود، عمه ام زينب عليهاالسلام مشغول پرستاري از من بود، پدرم در خيمه ي ديگري بود، غلامي از آزاد کرده هاي ابوذر (1) در خدمت آن حضرت بود و ايشان شمشير خودشان را در دست داشت و آن را اصلاح مي نمود...
کورت فريشلر آلماني در مورد امام حسين ، کتاب «امام حسين و ايرانيان » را نوشته است . فريشلر در اين کتاب اسناد و مدارک را دقيقاًثبت نکرده است و به حضور نماينده امام در ايران «شهر ري » و آشنايي کم و بيش امام حسين به زبان فارسي و علاقه متقابل امام و ايرانيان ، و حرکت امام حسين از مکه به کربلا و فعاليت مسلم بن عقيل در کوفه و حادثه کربلا و اوضاع ايران و تأثير خون حسين و نفرين زينب (س) در سقوط اموي اشاره نموده است .
با توجه به مفهوم پيروزى و شكست ، به اين نتيجه مى رسيم كه پيروزى آن نيست كه انسان از ميدان نبرد سالم به در آيد و يا دشمن خود را به خاك هلاكت افكند، بلكه پيروزى آن است كه هدف خود را پيش ببرد و دشمن را از رسيدن به مقصود خود باز دارد. اميرالمؤمنين (ع) در اين خصوص فرموده است : «ما ظفر من ظفر الاثم به ، و الغالب بالشر مغلوب» (1) كسى كه گناه بر او پيروز شد، شكست مى خورد و كسى كه از راه بدى بر دشمن ظفر يافت در واقع مغلوب است ». از اين رو اگر چه امام حسين (ع) و يارانش پس از يك نبرد خونبار و قهرمانانه به نور عظيم شهادت رسيدند، اما آنها هدف مقدس خود را به تمام معنى از آن شهادت پر افتخار گرفتند. و هدف اين بود كه به تكليف عمل شده و ماهيت حكومت ارتجاعى و ضد اسلامى اموى آشكار شود و افكار عمومى مسلمين بيدار گردد، كه اين هدف به خوبى انجام گرفت .
قمه زنی از مراسمى است كه در بعضى شهرستانها و بلاد شيعى و توسط برخى از عزاداران امامحسين«ع»اجرا مىشود و در تاسى به مجروح و شهيد شدن سيد الشهدا«ع»و شهيدانكربلا و بعنوان اظهار آمادگى براى خون دادن و سر باختن در راه امام حسين«ع»انجاممىدهند.
صبح زود عاشورا،با پوشيدن لباس سفيد و بلندى همچون كفن،بصورت دستهجمعى قمه بر سر مىزنند و خون از سر بر صورت و لباس سفيد جارى مىشود.بعضىهم براى قمه زنى نذر مىكنند،برخى هم چنين نذرى را در باره كودكان خردسال انجاممىدهند و بر سر آنان تيغ مىزنند،در حدى كه از محل آن خون جارى گردد.
1) امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زيارت عاشورا را بخوان. هنگامی که اين زيارت را خواندی در حقيقت او را به چيزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زيارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نويسد و از تو هزار هزار سيئه محو می نمايد و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسيدند. حتی در درجات آنها هم شريک می شوی. (کامل الزيارات- ص 74)
آثار و بركات مرقد شريف و حرم مطهر سيدالشهدا (ع) عبارتند از:
1- مرقد حسينى ، نيروبخش است
با ذكر اجمالى تحولاتى كه در عمارت مرقد مطهر امام حسين (ع) صورت گرفته است به خوبى معلوم مىگردد كه زيارت قبر آن حضرت در مبارزه با حكومت بنى عباس تأثير مهمى داشته است ، و به همين دليل بود كه عباسيان قبر آن امام را دشمن خود مىدانستند و به ويرانى آن دست مىزدند ، زيرا اين قبر شريف به مركز تجمع مخالفان و مبارزان تبديل شده بود.
اربعین یعنی اشک خشکیده ، اربعین یعنی خورشید را بالای نیزه دیدن ، اربعین یعنی عدالت در زنجیر بودن ، اربعین یعنی یک دنیا تقوی در اسارت بودن ، اربعین یعنی چشمان مظهر علم و عصمت و طهارت را اشک آلود دیدن. (امام سجاد(ع)) ؛...
تعالی روحی و شخصیتی حضرت زینب بعد از واقعه کربلا
در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب سلام الله علیها بود. راستی که موضوع عجیبی است، زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن حضرت زهرا علیهاسلام و از تربیت علی علیه السلام بدست آورده بود، در عین حال زینب بعد از کربلا، با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.
از حضرت امام حسين بر خلاف حضرت امير به واسطه وضع خاص زمان آن حضرت، کلمات زيادي به دست ما نرسيده است.
مولایمان حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در پاسخ سعدبن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی می فرماید:
حضرت زكریا از پروردگارش درخواست نمود كه اسامی پنج تن را به او بیاموزد.
امام، ياران و اهل بيتش را در شب دهم محرم فراهم آورد و از آنها خواست تا در گستره ي زمين، رها شوند و او را تنها گذارند تا سرنوشت قطعي شده ي خود را ببيند، آن حضرت مي خواست آنان در کار خويش آگاه و با خبر باشند، پس به آنان فرمود: «خداي را به بهترين ستايش، مي ستايم و او را در خوشي و ناخوشي سپاس مي گويم... خداوندا! تو را سپاس مي گويم که ما را با نبوّت کرامت بخشيدي و قرآن را به ما آموختي و در دين، آگاهمان ساختي و براي ما گوشها و ديده ها و قلبها قرار دادي و ما را از مشرکان نساختي.
اين نويسنده در کتاب ارزشمند «علي ابن ابيطالب نبراس و مبراس » ظلم و ستم يزيد را چنان دانسته که هنوز هم صداي خون خواهي حسين از پس قرن ها به گوش مي رسد.
شهادت مظلومانه سيد الشهدا و يارانش در كربلا،تأثير بيدارگر و حركت آفرين داشت و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند و جو نامطلوب را شكست و امتدادهاى آن حماسه،در طول تاريخ،جاودانه ماند.حتى در همان سفر اسارت اهل بيت نيز تأثيرات سياسى اين حادثه در انديشههاى مردم آشكار شد.
راوى گويد: حسين عليه السّلام كوچيد تا به دو منزلى كوفه، كه با حرّ بن يزيد به همراه هزار سوار برخورد نمود . حسين عليه السّلام : آيا از ماييد يا عليه ما ؟
حر : بلكه اى ابا عبد اللَّه ، عليه شما .
حسين عليه السّلام : « لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظيم ».

«گريه» مظهر شديدترين حالات احساسى انسان است، و علتها و انگيزههاى مختلفى دارد كه هر يك از آنها نشان دهنده حالتى خاص است . در روايات ، بعضى از انواع گريه تحسين شده و از صفات پسنديده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گريه مذموم شمرده شده است .
آنچه در زيارت حسين بن على(ع) بسيار چشمگير است، ثوابهاى كلان و پاداشهاى عظيم و محير العقولى است كه در روايات ائمه، براى آن بيان شده است.
امام صادق(ع) در روايتى، براى زيارت حسين بن على، ثوابى همچون پاداش نبرد در ركاب پيامبر و امام عادل بيان مىكند.(1) در جاى ديگر، پاداشى همچون اجر شهيدان ( بدر ) را نويد مىدهد.(2) و در احاديث بسيارى، ثواب حج و عمره مكرر رابراى آن بر مىشمارد.
حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(ع) را زيارت کند " چه از راه دور يا نزديک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
چند نکته در رابطه با اين حديث قابل ذکر می باشد:
اول اينکه گوينده مطلب يک امام معصوم است، بنابراين خيلی قابل اهميت می باشد.
آقاي محمد کريم محسني، آموزگار يکي از دبستانهاي شهرستان خرمآباد که از معلمين دقيق و علاقمند به فرهنگ ميباشد از قول يک نفر به نام احمد کاوسي که ايشان نيز آموزگار است چنين تعريف ميکند که:
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ(5)
ما مىخواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم! (5)
خطبه اي دارد ابا عبدالله در روز عاشورا، در آن وقتي که از نظر ظاهر، همه اميدها قطع شده است و هر کسي باشد، خودش را مي بازد. ولي اين خطبه آنچنان شور و احساسات دارد که گويي آتش است که از دهان حسين بيرون مي آيد، اين قدر داغ است.
حضرت عیسی (ع) و كربلای حسین(ع)
در خبر است كه عیسی(ع) را با حواریون گذر به اراضی كربلا افتاد، ناگاه شیری را نگریستند كه طریق را بر روندگان مسدود ساخته بود. شیر به سوی عیسی(ع) پیش آمد و فرمود:
دانکيري در کتاب «شهسوار اسلام » به علاقه ايراني ها به امام حسين اشاره نمود وبي اعتنايي امام به نصيحت فرزدق را ذکر مي کند که فرزدق به امام گفت : «اندکي تأمل کنيد تا کنون قلب هاي مسلمين با شماست ولي شمشير آن ها با پسر معاويه است . امام حسين (ع) به نصيحت او اعتنا نکرد».

.: Weblog Themes By Pichak :.