مؤلف کتاب، کرامات معنوي آقاي موسوي مطلق ميگويد:
مدتها در خصوص عارف کبير مرحوم آيتالله قاضي (قدس سره) مطالعات نسبتا جامعي داشتم ولي در بين اين مطالعات، به دنبال اين نکته بودم که بدانم علت دگرگوني مرحوم قاضي چه بوده است؟ ولي متأسفانه اشارهاي بدان نشده بود و نمييافتم و يا اشاراتي که دلم به آن محکم نميشد.
تا اينکه به محضر يکي از بزرگان که خود از شاگردان عارف صمداني مرحوم آيتالله انصاري همداني (قدس سره) و از متشرفين به خدمت مرحوم آيت الله آقاي قاضي (قدس سره) بود رسيدم، آن عزيز ميفرمودند:
عارف کامل مرحوم آيتالله قاضي، چند سال اول سلوکش هيچ گونه فتح بابي براي ايشان صورت نگرفت. لذا براي توسل به حضرت سيد الشهداء (عليهالسلام) هر شب نماز مغرب را در حرم امام حسين (عليهالسلام) و نماز عشاء را در حرم حضرت اباالفضل (عليهالسلام) ميرفته است. بلکه در اين بين عنايتي بشود تا اينکه يک شب در حالي که به حرم حضرت عباس (عليهالسلام) ميرفته به يک سيد ديوانهاي برخورد ميکند که به او ميگويد: «آقاي قاضي! امروز ملجأ تمام اولياء خدا اباالفضل است». آقاي قاضي با شنيدن اين جمله بي هوش ميشود. او را به حرم حضرت عباس (عليهالسلام) ميآورند و به گفتهي خود ايشان، مرگ را جلوي چشمانش تصور ميکند که ناگهان با مدد قمر بنيهاشم (عليهالسلام) پردهها کنار ميروند و آنچه که بايد به ايشان بدهند، ميدهند. [1] .
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند
آيا بود که گوشهي چشمي به ما کنند [2] .
پی نوشتها:
[1] روزنامه (صبح قم) ايمان، دوشنبه بيست و پنجم اسفند 82 سال ششم - شماره 600 به نقل از سيد عباس موسوي مطلق.
[2] حافظ.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.